در راستای کنگره سرداران، امیران، فرماندهان و 9800 شهید استان کرمانشاه و به همت بسیج دانش آموزی استان از خانواده های شهید دانش آموز کیانوش رحمتی دیدار شد.

در این دیدار که در جمع خانواده شهید و با حضور مادر و پدر شهید صورت گرفت، مادر شهید ضمن بیان خصوصیات اخلاقی فرزندش گفت: کیانوش ساکت و با انضباط و به طلبگی خیلی علاقمند بود، به مادیات زندگی اهمیت نمی داد.

وی ادامه داد: رهنمودهای امام امت همیشه ورد زبانش بود و در حد امکان آنها را در عمل پیاده می کرد.  

مادر شهید از علاقه فرزندش به شهدا گفت: وصیت نامه های شهدا را جمع آوری و نکات مهم آنها را یادداشت می کرد تا سرمشق زندگی اش قرار دهد.

وی با اشاره به مناجات های شهید رحمتی بیان داشت: به مناجات ها و ادعیه خصوصا دعاهای کمیل و توسل خیلی علاقه داشت و تا نیمه شب در اخفا عبادت می کرد.

بخشی از زندگینامه شهید دانش آموز کیانوش رحمتی

شهید کیانوش رحمتی در بیست و یکم مرداد ماه سال 1347 در کرمانشاه به دنیا آمد. بعد از طی نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد. پس از گذراندن دوره ابتدایی، مشغول تحصیل در مقطع دوم راهنمایی بود که همزمان با شروع انقلاب شد.

شهید رحمتی همواره از مبارزات امام خمینی و قیام مردم پشتیبانی می کرد و از همان سال فعالیت های خود را در مسجد آغاز کرد. اوج انقلاب بود و سعی و تلاش وی برای خدمت به انقلاب نه تنها در روز بلکه شبها نیز ادامه داشت، شبها به جای خود و دیگر دوستانش هم به نگهبانی می داد.

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و علاقه وی به دفاع از میهن خود مرتب از جبهه و ایمان و تقوی رزمندگان اسلام تعریف و تمجید می کرد و شروع به مطالعه جزوه های نظامی پدرش نمود و از این طریق با تاکتیک های نظامی آشنایی پیدا کرد.

شهید رحمتی در سال 62 به جبهه های میمک و مهران و صالح آباد اعزام شد. پس از بازگشت مرتب عنوان می کرد: من باید به جبهه بروم و از به مدیر هنرستان محل تحصیلش خواست که او را در طرح لبیک یا خمینی ثبت نام کند. اما با توجه به سن کمش او را ثبت نام نکردند.

وی با سماجت های فراوان در 30 اردیبهشت سال 63 تحصیل را رها و راهی جبهه های حق علیه باطل گردید. در مدت سه ماهی که در جبهه حضور داشت فقط یکبار به مرخصی آمد و این آخرین ملاقات وی با خانواده اش بود.

سرانجام در بیست و یکم مرداد ماه سال 1363 در سن شانزده سالگی با قلبی مملو از عشق به اسلام و امام در اثر اصابت ترکش خمپاره های مزدوران بعثی به فیض والای شهادت نائل و به آرزوی دیرینه اش رسید.

فراری از وصیت نامه شهید

ما باید اسلام را به پیش ببریم و به همه دنیا انشاالله اسلام را صادر کنیم و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرتها بفهمانیم.  امام خمینی (ره)

با سلام حضور رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود به روان پاک شهدای اسلام.

 قبل از هر چیز اگر توفیق شهادت پیدا کردم از تمام دوستان و آشنایان و برادران و خواهرانم عذر می خواهم که نتوانستم از همگی شما خداحافظی کنم .امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید و از دعای خیر در حق این بنده شرمنده از گناه کوتاهی نکنید که امید من به همین دعاهای شماست .

اکنون که عازم جبهه های حق علیه باطل هستم اگر لیاقت آنرا پیدا کردم که در این راه خون ناقابل خود را نثار کنم و شهید شوم از پدر و مادرم و دیگر دوستانم و آشنایانم می خواهم که بعد از شنیدن خبر شهادتم هرگز برای من اشک نریزند و لباس سیاه بر تن نکنند و متاثر نشوند بلکه خوشحال باشند، چرا که به مطلوب خود رسیدیم چنانچه قرآن می فرماید : ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. 

شهید رحمتی در بخشی از وصیت نامه اش آورده:

همیشه در هر کاری که انجام می دهید اسلام را ملاک قرار دهید و رضای خدای تبارک و تعالی را در نظر بگیرید که در غیر این صورت اگر خلافی از ما سر بزند خدا از ما نمی گذرد.

همیشه در هر حال گوش به فرمان امام باشید و سخنانش را به جز قرآن و احادیث چیز دیگری نیست در متن زندگیتان قرار دهید و به آن عمل کنید .