در راستای کنگره سرداران، امیران، فرماندهان و 9800 شهید استان کرمانشاه، سازمان بسیج دانش آموزی استان با خانواده شهید دانش آموز محمدهای منکرسی دیدار و گفتگویی داشت.

در این دیدار مادر شهید از خصوصیات اخلاقی شهید گفت: محمد هادی با تقوا و مؤمن بود و اکثر دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه بود . از پول توجیبی خود همیشه به فقرا کمک می کرد و در غذا خوردن خیلی دقت داشت و معمولا گوشت نمی خورد و می گفت قساوت قلب می آورد.

وی افزود: خیلی اهل امر به معروف و نهی از منکر بود و دیگران را از غیبت کردن نهی می کرد . نگاه به نامحرم را گناهی بزرگ می دانست و فوق العاده محجوب بود .

مادر شهید منکرسی گفت: فرزندش حضرت امام (ره) را خیلی دوست داشت و وقتی نام مبارک حضرت ولی عصر (عج) را می شنید تمام قد سر پا می ایستاد و به نام ایشان احترام می گذاشت .

بخشی از زندگینامه شهید

شهید محمدهادی منکرسی هفتم شهریور ماه سال 1347 در خانواده ای مذهبی در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. .وی پس از طی نمودن دوران ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد. در سال چهارم دبیرستان در حال تحصیل بود که برای اولین بار در سال 1365 به جبهه اعزام شد و در عملیات والفجر 10 شرکت کرد.

شهید محمدهادی هنگام شهادت برادرش (محمدوفا) در جزیره مجنون در حال جابجایی مهمات بود، وقتی فرمانده اش متوجه شهادت برادرش گردید خیلی ناراحت شد و اصرار کرد که محمدهادی در جابجایی مهمات کمک نکند اما او به هیچ وجه قبول نکرد و به کارش ادامه داد .

به گفته همرزمان شهید، او نذر کرده بود که شهید شود .

و سرانجام در تاریخ 1366/12/24 در عملیات والفجر 10 منطقه عملیاتی حلبچه عراق به فیض شهادت نائل گشت.

و به راستی که به آرزویش که شهادت بود رسید. روحش شاد و راهش پر رهرو باد

فرازی از وصیت نامه شهید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

پس از عرض سلام بر آقا امام زمان (عج) که یار خوبی برایش نبودم و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب خمینی بت شکن که بدین دلیل بت شکن شده که اول بت نفس خود را کاملا خرد نموده و به این دلیل مشهور شده که فقط برای رضای حق تعالی عمل نموده ، و با سلام بر امت شهید پرور ایران و پدر و مادر گرامیم و دیگر اهل خانواده ام.

اینجانب محمدهادی منکرسی شهادت می دهم نیست خدایی جز االله و شریکی ندارد و شهادت می دهم محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و علی(ع) ولی خدا و جانشین پیامبر اوست.

وصیت بنده به خودم و شما این است: ثانیه ها که رکن اساسی اوقات انسان است می گذرند، پس بهتر است تقوا پیشه کنیم.

وصیتهای دیگران را که می خواندیم این پیام را برای ما داشتند که ای مسافرها بارهای خود را محکم کنید و از برای سفر آخرت آماده شوید و وصیت بنده نیز به شما اینچنین گوشزد می کند.

ما در روزگاری زندگی می کنیم که اسلام در مقابل کفر قرار گرفته است و تمام الحاد در این متحد شده اند که اسلام را نابود یا حداقل تضعیف کند پس برماست که تا زنده ایم از اسلام عزیز دفاع کنیم.

باری خوشا به حال آنان که جان عزیز خویش را در راه اسلام عزیز هدیه کردند . خوشا به حال آنان که در سنگرهای توحید بر علیه شرک و کفر و نفاق و خودپرستی مبارزه می کنند و در این مبارزه شرکت فعال دارند.

امام را تنها نگذارید، و حتما از خداوند تبارک و تعالی بخواهید و حتما دعا کنید که این مرگ مرا شهادت در راهش قرار بدهد و به عنوان مرگ یک رزمنده در راهش قرار دهد.

ان شاالله فراموش نکنید و توشه برای سفر آخرت خود برگیرید که من در این زمینه بسیار مستضعفم و بی چیز